کودکی من و خواهرم

یک دفعه بغض من با دسته های اشک در کوچه ها شکست وقت اذان ظهر من سجده می روم بر خاک کربلا این یا حسین سبز کرده ست سربلند پیشانی مرا ...

امیدوارم همه ی شما سلامت و پیروز باشید.من شاید چند بار یه بار سربزنم چون من بزرگم و درسام سنگینه من خواهر محدثه هستم و میرم هفتم و ارزومندم همه نی نی وبلاگیها سلامت و موفق باشند. گهگاهي سفري كن به حوالي دلت شايد از جانب ما خاطره اي منتظر لمس نگاهت باشد!!!!   ...

...

سلام راستی طاعات و عبادت قبول         ...

سلام بچه ها من یه چند وقتی نیومدم چون نام کاربری و گم کردم معذرت ...

بچه ها من یه مدتی بود به حرف مامان و بابام گوش نمی دادم و بازیگوشی می کردم اما بعد از تعطیل شدن مدرسه با خودم عهد کردم به کلاس ورزش بروم و کلاس زبان را با جدیت ادامه بدهم و از همان زمان نمازم را به موقع بخوانم و از یاد خدا غافل نباشم . من می دونم قبلاً اشتباه کردم حالا از مامان و بابام می خواهم کوتاهی من رو ببخشند و برایم دعا کنند. عطیه مرادی ...

من و خواهرم توی خانه جنگ است جنگ من با خواهر پشت بالشتش باز او گرفته سنگر خرسی ما با اوست من تک و تنهایم می خورد گاهی تیر توی دست و پایم من تفنگم جاروست او تفنگش کفگیر گوله های جوراب می شود بمب و تیر ما به هم ساعت ها تیر می اندازیم هردو مان در این جنگ عاقبت می بازیم   منبع: وبلاگ کله گنجشگی  اسداله اسحاقی tebyan.net ...

فرا رسیدن اعیاد شعبانیه را به تمامی دوستان تبریک می گویم .

دوباره خواهم آمد